سرطان پروستات بیماری ایست که بسیاری از مردان را تحت تاثیر خود قرار میدهد و به خصوص با افزایش سن باید مواظب آن بود. ماجرای وحید 66 ساله در سال 1399 و در زمانی که تشخیص داده شد به سرطان پروستات مبتلاست آغاز شد. او با وجود شوک و ترس ناشی از تشخیص با بیماری خود روبرو شد و آن را با قدرت شکست داد. برای مطالعه داستان زندگی وحید درباره سرطان پروستات با این مقاله از بای بای سرطان همراه باشید.
تشخیص سرطان پروستات
پدرم در سالهای آخر عمرش مشکلات پروستات را تجربه کرد. به گذشته که نگاه میکنم ممکن است او سرطان پروستات داشته باشد اما تشخیص پزشکی نداشت. من تا سال 1398 و زمانی که عفونت ادراری (UTI) بسیار شدید داشتم هیچ مشکل پروستاتی را تجربه نکرده بودم. دو دوره آنتی بیوتیک طول کشید تا عفونت برطرف شود بنابراین پزشک عمومی من یک معاینه دیجیتال رکتوم (DRE) انجام داد.
نتیجه این معاینه من خوب بود اما یک آزمایش خون PSA دادم که سطح PSA را روی 18 نشان داد. این بالا بود اما زمانی که عفونت ادراری دارید غیر معمول نیست. از آنجایی که دکتر مطمئن نبود که چرا UTI دارم و چرا خلاص شدن از آن مشکل است تصمیم گرفت مرا به بخش اورولوژی بیمارستان ارجاع دهد.
در آن بخش آزمایشاتی انجام دادم که احتباس ادرار و جریان ادرار را بررسی کردند و DRE دیگری انجام شد. DRE چیز غیرعادی نشان نداد. آزمایش احتباس ادرار نشان داد هنگام تلاش برای تخلیه مثانه مقداری ادرار را در خود نگه میدارم. دکتر به من یک دوره تامسولوسین داد که یک داروی رایج برای کمک به جریان ادرار است که به نظر میرسید کمک کرد. دیگر شبها بیدار نمیشدم که ادرار کنم. جریان ادرار ضعیفتری داشتم و متوجه شدم که باید بیشتر دستشویی بروم. اما در آن زمان متوجه نشدم که اینها ممکن است علائم و نشانههای بیماری دیگری باشند و گذاشتم زمان بگذرد.
3 ماه بعد آزمایش خون PSA را پیگیری کردم که 5.7 شد و یکی دیگر 6 ماه بعد دادم که 3.7 شد. دکتر به من گفت که این اعداد بالا هستند اما برای من «طبیعی» بود. اما آنها تصمیم گرفتند سطح PSA من را تحت نظر داشته باشند و پیشنهاد کردند یک MRI برای بررسی حالت عادی انجام دهم. بعد از ام آرای هم پیشنهاد کردند نمونه بیوپسی ترانس پرینال را با آرامبخش انجام بدهم.
بعد از بیوپسی با مشاور تماس گرفتم و نتیجه بیوپسی را دریافت کردم. سرطان در هر دو طرف پروستات وجود داشت و به نظر میرسید که در داخل پروستات هم دیده شده است. واکنش من به این موضوع هم سپاسگزاری و هم خیالم راحت شد از اینکه سرطان پروستات من در مراحل اولیه تشخیص داده شده بود و اینکه گزینههای درمانی وجود داشت که به نظر میرسید یک درمان «کامل» را ارائه میکنند متشکر بودم.
تصمیم گیری نوع درمان سرطان پروستات
وقتی تشخیص داده شد که سرطان پروستات دارم، قدم بعدی تصمیم گیری در مورد بهترین گزینه درمانی بود. انکولوژیست من سه گزینه اصلی را به من ارائه داد: نظارت فعال، رادیوتراپی و جراحی. هر گزینه مزایا و چالشهای خاص خود را داشت و تصمیم گیری آسان نبود. انکولوژیست هر گزینه را به تفصیل توضیح داد و به من کمک کرد تا بفهمم چه چیزی انتظار مرا در هر گزینه میکشد.
نظارت فعال شامل نظارت دقیق بر سرطان بدون درمان فوری است. این روش به معنای تستهای منظم PSA، معاینههای دیجیتال رکتوم و نمونهبرداریهای بیشتر برای بررسی هرگونه تغییر در وضعیت سرطان است. این روش میتواند برای برخی از مردان مناسب باشد، به خصوص اگر سرطان رشد کندی داشته باشد و علائمی ایجاد نکند اما برای من جذابیتی نداشت. فکر زندگی با سرطان درمان نشده حتی در صورت نظارت و انجام بیوپسیهای منظم ناراحت کننده بود. من یک رویکرد قطعیتر میخواستم که به من اجازه بدهد سرطان را پشت سر بگذارم نه اینکه با نگرانی دائمی پیشرفت آن زندگی کنم.
رادیوتراپی گزینه دیگری بود که شامل استفاده از پرتوهای پر انرژی برای هدف قرار دادن و کشتن سلولهای سرطانی است. دو نوع اصلی پرتودرمانی وجود دارد: پرتودرمانی خارجی (EBRT) و براکی تراپی که در آن دانههای رادیواکتیو در پروستات کاشته میشوند. انکولوژیست این روشها از جمله عوارض جانبی احتمالی مانند خستگی، مشکلات روده و مشکلات ادراری را با من در میان گذاشت. رادیوتراپی اغلب به جلسات روزانه در طول چند هفته نیاز دارد که برای من بسیار ترسناک به نظر میرسید. فکر کردن به گذراندن هفتهها درمان و مقابله با عوارض جانبی آن چیزی نبود که با آن احساس راحتی کنم.
ادامه داستان زندگی وحید درباره سرطان پروستات 👇
من نگرانیهایی در مورد هورمون درمانی هم داشتم که گاهی همراه با رادیوتراپی برای افزایش اثربخشی آن استفاده میشود. هورمون درمانی میتواند باعث طیف وسیعی از عوارض جانبی از جمله گرگرفتگی، کاهش میل جنسی و نوسانات خلقی شود. چشم انداز این عوارض جانبی همراه با مدت طولانی رادیوتراپی من را در مورد این گزینه مردد کرد.
به نظر میرسید که جراحی و به ویژه پروستاتکتومی رادیکال راه حل دائمیتری برای بیماری من باشد. عوامل کلیدی که بر تصمیم من نسبت به جراحی تأثیر گذاشت امکان حذف کامل سرطان و این واقعیت بود که اگر رادیوتراپی مؤثر نباشد میتواند گزینههای جراحی آینده را پیچیده کند. پروستاتکتومی رادیکال شامل برداشتن کل غده پروستات و برخی از بافتهای اطراف آن با هدف از بین بردن کامل سرطان است.
من میدانستم که جراحی خطرات و عوارض جانبی بالقوه خود را مانند بی اختیاری و اختلال عملکرد جنسی دارد. با این حال احساس کردم مزایای درمان بالقوه سرطان از این خطرات بیشتر است. همچنین این واقعیت به من اطمینان داد که در صورت موفقیت آمیز بودن جراحی نیاز به درمانهای بعدی و نظارت مداوم کاهش مییابد.
طی چند هفته بعد چندین گفتگو با پرستاران و پزشکان بیمارستان داشتم تا به نگرانیها و سوالاتم در مورد جراحی رسیدگی کنند. بی اختیاری یک نگرانی بزرگ برای من بود. ایده از دست دادن کنترل بر مثانهام دلهرهآور بود و میخواستم بفهمم این احتمال چقدر است و برای مدیریت آن چه کاری میتوان انجام داد.
کادر پزشکی اطلاعات دقیقی در مورد احتمال بی اختیاری پس از جراحی و اقداماتی مانند تمرینات کف لگن که میتوان برای به حداقل رساندن آن انجام داد به من دادند. آنها توضیح دادند که برخی از مردان بی اختیاری موقت را تجربه میکنند اما بسیاری از آنها ظرف چند ماه کنترل کامل مثانه خود را به دست میآورند.
نگرانی دیگر تأثیر جراحی بر عملکرد جنسی من بود. قبلاً سابقه اختلال نعوظ داشتم بنابراین این موضوع در مقایسه با بی اختیاری برای من کمتر نگران کننده بود. مشاورم به من اطلاع داد که جراحی این وضعیت را بهبود نمیبخشد و احتمال بدتر شدن آن وجود دارد. با این وجود احساس کردم پرداختن به سرطان اولویت است و در صورت نیاز میتوانم درمانهای اختلال نعوظ را بعداً بررسی کنم.
بخش مهمی از فرآیند تصمیم گیری من در نظر گرفتن کیفیت زندگی پس از جراحی بود. من از سبک زندگی فعالانه لذت میبرم و عاشق دوچرخه سواری هستم. میخواستم مطمئن شوم که میتوانم بعد از جراحی تا حد امکان به فعالیتهای عادی خودم برگردم. پزشکان و پرستاران به من اطمینان دادند و توضیح دادند که بسیاری از مردان پس از یک دوره بهبودی میتوانند به فعالیتهای عادی خود از جمله دوچرخه سواری برگردند. این دلگرمکننده بود و به تصمیم من برای انتخاب جراحی کمک کرد.
در آماده شدن برای جراحی روی حفظ یک سبک زندگی سالم تمرکز کردم. از توصیههای پزشکی ارائه شده از جمله انجام تمرینات کف لگن برای تقویت ماهیچههایی که به کنترل ادرار کمک میکنند پیروی کردم. این تمرینات برای کمک به مدیریت بی اختیاری پس از جراحی ضروری بودند. من همچنین مطمئن شدم که فعال بمانم و رژیم غذایی متعادلی داشته باشم، که معتقدم به بهبود کلی من کمک کرد.
تجربه درمان سرطان پروستات
در ادامه داستان زندگی وحید درباره سرطان پروستات میخوانید: انجام عمل جراحی برای سرطان پروستات نقطه عطف مهمی در دوره درمان من بود. خود جراحی و روند بهبودی متعاقب آن قابل کنترل بود و حمایتی که دریافت کردم تفاوت بزرگی ایجاد کرد. جراحم به من اطلاع داد که عمل بدون مشکل پیش رفته که باعث راحت شدن خیالم شد. یک روز بعد از جراحی از بیمارستان مرخص شدم که سریعتر از آنچه تصور میکردم اتفاق افتاد.
هنگام خروج از بیمارستان یک کاتتر برای کمک به ادرار گذاشتم که بعد از یک هفته خارج شد. در ابتدا پدهای بی اختیاری مردانه را برای کنترل هرگونه نشتی میپوشیدم. خوشبختانه بیمارستان سرطان پروستات یک بسته حمایتی شامل انواع پدها ارائه کرد که در این دوره فوق العاده مفید بود. در کمال تعجب و تسکین من تنها پس از چهار هفته کاملا خشک شدم. این خیلی سریعتر از چیزی بود که انتظار داشتم چون بی اختیاری یکی از بزرگترین ترسهای من قبل از جراحی بود.
یکی از جنبههایی که کاش قبل از عمل جراحی به طور کامل بررسی میکردم گزینه تکنیکهای حفظ اعصاب بود. این تکنیکها میتوانند به حفظ اعصاب کنترل کننده عملکرد نعوظ کمک کنند. من به اندازه کافی در این مورد سوال نپرسیدم و تصور کردم که جراحی برای حفظ اعصاب گزینه مناسبی برای من نیست. حالا که به عقب نگاه میکنم پشیمان هستم که در این مورد با جراحم گفتگوی دقیقتری نداشتم.
با این وجود بهبودی من به خوبی پیش رفت. چند روز اول چالش برانگیز بود چون بدنم بعد از جراحی ریست شد اما توصیههای پزشکی را با جدیت دنبال کردم. برای جلوگیری از لخته شدن و بهبود گردش خون روی پیاده روی کوتاه در خانه تمرکز کردم. به تدریج با بازگشت قدرتم سطح فعالیتم را افزایش دادم.
مدیریت بی اختیاری بخش مهمی از بهبودی من بود. در ابتدا استفاده از پد بی اختیاری ضروری بود و تمرینات کف لگن را به صورت جدی انجام میدادم. این تمرینات که توسط تیم پزشکی توصیه شده بود در تقویت عضلات کنترل کننده ادرار بسیار مهم بود. انجام دادن آنها آسان نبود اما نقش حیاتی در بهبود سریع من از بی اختیاری داشت.
حمایت عاطفی خانواده و دوستان نیز ارزشمند بود. تشویق و درک آنها به من کمک کرد تا در طول روند بهبودی سرطان پروستات ذهنیتم مثبت باشد و با انگیزه بمانم. علاوه بر این اطلاعات و منابع ارائه شده توسط بیمارستان به من کمک کرد تا بتوانم بعد از جراحی به زندگیام ادامه بدهم.
زندگی بعد از جراحی سرطان پروستات وحید
الان سه سال از عمل من میگذرد و زندگیام کم کم به روال عادی برگشته است. در سال اول بعد از عمل هر سه ماه یک بار آزمایش خون PSA را پیگیری کردم. این آزمایشات برای نظارت بر پیشرفت من و اطمینان از عدم بازگشت سرطان بسیار مهم بود. در سال دوم تعداد دفعات آزمایش به هر شش ماه یکبار کاهش یافت. خوشحالم که بگویم تمام آزمایشات خون PSA من با سطح PSA کمتر از 0.01 برگشت که نشان میدهد سرطان عود نکرده است.
ممکن است عجیب به نظر برسد اما من به تجربه درمان سرطان پروستات به عنوان رویدادی در زندگیام نگاه میکنم که اتفاق افتاده و حالا تمام شده است. البته همانطور که تیم پزشکی توصیه کرد مراقب خودم هستم و به طور منظم سطح PSA را کنترل میکنم. این نظارت حداقل به مدت پنج سال ادامه خواهد داشت و خیالم را راحت میکند که هر گونه مشکل احتمالی زود تشخیص داده شود.
من هنوز برخی مشکلات جزئی مانند بی اختیاری استرسی گاه به گاه را تجربه میکنم. این مشکل معمولاً زمانی اتفاق میافتد که هنگام بلند شدن از روی صندلی یا در حین حرکات ناگهانی مراقب نباشم. این اتفاقات نادر و قابل کنترل هستند. من به انجام تمرینات کف لگن خودم ادامه میدهم که با وجود سخت بودن ثابت شده که در حفظ کنترل مثانه بسیار موثر است.
از نظر کیفیت کلی زندگی احساس خوشبختی میکنم. بهبودی سریع از بی اختیاری به من این امکان را داد که بسیاری از فعالیتهای مورد علاقه ام از جمله دوچرخه سواری را از سر بگیرم. فعال ماندن بخش مهمی از بهبودی و سلامتی مداوم من در روند بهبودی سرطان پروستات بوده است. یک رژیم غذایی سالم و ورزش منظم را هم دنبال میکنم که به حال خوبم کمک میکند.
عملکرد جنسی چالش برانگیزتر بوده است به خصوص از آنجایی که قبل از جراحی دچار اختلال نعوظ بودم. ماهیت غیر اعصاب جراحیای که داشتم به این معنی است که این جنبه از زندگی من بهبود نیافته و ممکن است هرگز به همان چیزی که بوده باز نگردد. به هرحال یاد گرفتم که روی جنبههای دیگر صمیمیت و ارتباط با همسرم تمرکز کنم.
کلام آخر
برای هر کسی که داستان زندگی وحید درباره سرطان پروستات را خواند امیدوارم یادآوری برای مراقبت از سلامت شما باشد. اگر مشکلی احساس میکنید به دنبال مشاوره پزشکی باشید و از سوال پرسیدن نترسید. تشخیص زودهنگام میتواند تفاوت قابل توجهی در نتیجه بسیاری از بیماریها از جمله سرطان پروستات ایجاد کند. تجربه من گواهی بر این واقعیت است که با مداخله به موقع و درمان مناسب امیدی برای داشتن آیندهای سالم وجود دارد.
این داستان روایتی از یک داستان خارجی است.