شجاعتی که افراد باید در زمان مقابله با سرطان کسب کنند، بسیار حائز اهمیت است؛ این شجاعت یک شبه به دست نمیآید و یک شبه هم از دست نمیرود.
پس باید به خودتان زمان بدهید تا روحتان شرایط جدید را پذیرفته و بعد برای کسب شجاعت و قدرت در مسیر مبارزه با بیماری آماده شود.
در این مقالهی بای بای سرطان روایتی از پریسا در نبرد با سرطان تخمدان را میخوانیم تا بفهمیم چگونه این شخص توانست این سرطان را با قلب شجاع خود شکست دهد.
شجاعت؛ تنها راه باقی مانده
همونطور که میدونید، سرطان تخمدان بیماریه که چراغ خاموش حرکت میکنه و میلیونها زن رو در سراسر جهان آلوده به خودش کرده که من هم یکی از اون میلیونها نفر بودم.
وقتی که متوجه شدم به سرطان تخمدان مبتلا شدم، روزی بود که هرگز فراموش نمیکنم، بخصوص اون لحظهای که پزشک متخصص کلمات سرطان تخمدان را به زبان آورد، حس کردم دنیای من تیره و تار شده و قراره اتفاقات بسیار ناخوشایندی برام بیوفته.
در اون لحظه احساسات مختلفی را تجربه میکردم؛ شوک و ترس و سردرگمی در آن موقعیت چند نمونه از هزاران احساسات و افکاری بود که داشتم.
در کنار تمامی این مسائل، سعی میکردم سنگینی موقعیتها رو درک کنم و با اتفاق پیش اومده تا جای ممکن کنار بیام.
مدام با خودم کلنجار میرفتم که این موضوع رو هضم کنم و ازش گذر کنم اما غافل از این که نمیدونستم این تازه آغاز ماجراست و سفر طولانی و چالش برانگیزی در انتظارمه.
به گفتهی پزشک متخصص، سرطان تخمدان یه بیماری خاموشه که اغلب در مراحل اولیه تشخیص داده نمیشه و همچنین موانع متعددی را هم از نظر جسمی و هم از نظر عاطفی برای من و تمام افراد مبتلا به این بیماری ایجاد میکنه.
در این قسمت از مقاله، من تجربیات و درسهایی رو که در مسیر سرطان تخمدان و درمانهای آن یاد گرفتم، به اشتراک میذارم.
به امید این که بتوانم الهام بخش باشم و راهنماییهایی رو برای افرادی که مانند من به سرطان تخمدان مبتلا شدند و با چالشهای مشابهی رو به رو هستند، فراهم کنم.
شروع مسیر سرطان تخمدان:
من به طور غیرمنتظرهای در مسیر سرطان تخمدان قرار گرفتم؛ بیماری که حتی تو بدترین و تاریکترین افکار خودمم فکر نمیکردم که روزی بهش مبتلا بشم اما با این حال من اینجا بودم، به عنوان شخصی که به سرطان تخمدان مبتلا شده.
تقریبا در اواخر سی سالگیم بودم و برعکس خیلی از افرادی که اصلا اهمیتی به ورزش کردن و رعایت یک سبک زندگی سالم نمیدادند، من کاملا آدم فعالی بودم و خیلی هم سالم زندگی میکردم تا این که به صورت مداوم دچار نفخ میشدم و درد و ناراحتی شکمی رو تجربه میکردم.
اوایل تمامی این علائم رو به چشم مشکلات گوارشی جزئی که ممکنه برای هرکسی پیش بیاد، نادیده میگرفتم و نسبت بهشون بیتفاوت بودم اما هر چی زمان بیشتری گذشت دیدم نه تنها بهتر نمیشم بلکه رفته رفته این علائم دارن شدیدتر و وخیمتر میشن.
برای همین تصمیم گرفتم که به پزشک متخصص مراجعه کنم؛ بعد از این که به چند نفر مراجعه کردم و آزمایشات و معاینات زیادی انجام دادم، مشخص شد که به سرطان تخمدان مبتلا شدم.
همونطور که گفته بودم، شنیدن این موضوع خیلی دردناک و ترسناک بود. اون لحظه ذهنم پر بود از سوالات و نگرانیهایی که در مورد بیماریم و مسیر سرطان تخمدان رو که باید درش قرار میگرفتم، داشتم.
یادمه تو اون روزها احساسات مختلفی رو تجربه میکردم، از ترس و خشم گرفته تا امید و انگیزه؛ دوران خیلی سختی بود اما میدونستم که باید قوی بمونم و برای به دست آوردن سلامتیم بجنگم.
سفری به دل سرطان تخمدان
شاید اکثر افراد جامعه اطلاعات کاملی در خصوص انواع سرطانها، بخصوص سرطان تخمدان داشته باشند اما با این حال، اشاره کوچکی به برخی موارد خالی از لطف نیست.
سرطان تخمدان یک بیماری پیچیده با انواع، مراحل و علائم مختلف است. درک تفاوتهای ظریف و انواع مختلف این بیماری در هدایت پروسه درمان و نتیجه بخش بودن هرچه بیشتر اون، نقش بسیار مهمی ایفا میکنه.
به طور کلی انواع سرطان تخمدان در ۳ دستهی مختلف دستهبندی میشن که شامل تومورهای اپیتلیال، تومورهای سلولهای زایا و تومورهای استرومایی هستند.
تمامی این اطلاعاتی که من در حال توضیح آنها هستم، به واسطه پزشک متخصصم به من منتقل شده؛ بنابراین میتونید با خیال راحت از موثق بودن این مطالب، به مطالعه و یادگیری اونا ادامه بدین.
همونطور که میگفتم، سرطانهای تخمدان به ۳ دسته تقسیم میشن؛ تومورهای اپیتلیال که شایعتربن نوع سرطان تخمدان هم هست، از سلولهایی منشا میگیرن که سطح تخمدانها رو میپوشونن و یا به عبارتی از اونها محافظت میکنن.
دسته بعدی، تومورهای سلول زایا هستن که سلولهایی که تخمک تولید میکنن رو تحت تاثیر قرار میدن؛ در حالی که دسته آخر یعنی تومورهای استرومایی در بافتهای حمایتی داخل تخمدانها ایجاد میشن و بیماریزایی میکنن.
همونطور که در توضیحات انواع مختلف سرطان تخمدان که درگیر آن بودم، توضیح دادم باید به سطوح مختلف این سرطان هم از نظر وخامت و هم از نظر گسترش بیماری اشاره کنم.
سطوح سرطان تخمدان از ۱ تا ۴ تقسیم میشن که سطح ۱ نشون میده که سرطان در مراحل اولیه خودش قرار داره و فقط هم در تخمدانها دیده میشه.
در حالی که سطح ۴ که میشه گفت وخیمترین و حادترین نوع این سرطانه، نشون دهنده متاستاز به اندامهای دیگر بدن به غیر از تخمدانهاست.
از اونجایی که علائم سرطان تخمدان میتونه خیلی مبهم باشه و یا شباهت خیلی زیادی به بیماریهای شایع که همگی ممکنه بهش مبتلا بشن داره، ممکنه به راحتی نادیده گرفته بشه که همین موضوع باعث میشه تا سرطان در مراحل اولیه که شانس درمان بیماری خیلی زیاده، تشخیص داده نشه.
این علائم ممکنه شامل نفخ، درد لگن یا شکم، مشکل در غذا خوردن و یا احساس سیری سریع، تکرر ادرار و تغییر در عادات و عملکرد روده باشه.
در صورتی که هر کدوم از این علائم رو برای طولانی مدت تجربه کردین، در سریعترین زمان ممکن به پزشک متخصص مراجعه کنین که تا دیر نشده اقدامات لازم براتون انجام بشه.
تمامی این مطالب خلاصهای از اون چیزی بود که من از طریق سرچ کردن در اینترنت و صحبت با پزشک خودم یاد گرفتم و بهتر دونستم که با شما به اشتراک بذارم.
از نبرد با سرطان تخمدان تا شروع درمان
بعد از این که فهمیدم به سرطان تخمدان مبتلا شده و تونستم با حجم خیلی زیادی از احساساتی که داشتم کنار بیام، پزشک متخصصم یک سری آزمایشات و تستها رو برای تعیین میزان وخامت بیماری برای من تجویز کرد و اصرار داشت که در سریعترین زمان ممکن اونا رو انجام بدم؛ این آزمایشات شامل اسکن اشعه ایکس، آزمایش خون و بیوپسی بودن.
بعد از این که تمامی این آزمایشات و انجام دادم، باید منتظر نتایج اونا میبودم تا به پزشک خودم ارائه بدم. نتایج آزمایش خون و اسکن اشعه ایکس بعد از چند روز آماده شد اما نتیجه بیوپسی چیزی نزدیک به ۲ الی ۳ هفته بعد آماده شد.
بعد از این که نتایج تمام آزمایشات را به پزشک متخصص نشان دادم، تیم درمانی من یک برنامه درمانی موثر و متناسب با مورد خاص من ایجاد کردند.
به طور کلی گزینههای درمانی سرطان تخمدان به سطح و میزان وخامت بیماری بستگی داره؛ معمولا متخصصین عمل جراحی را اولین قدم در درمان سرطان تخمدان در نظر میگیرن که در آن هدف حذف هرچه بیشتر تومور و بافت سرطانی است.
شیمی درمانی هم ممکنه بعد از انجام عمل جراحی برای بیماران انجام بشه تا اون مقدار باقی مونده از بافت سرطانی هم از بین ببرن.
در بعضی موارد، پرتو درمانی یا درمان هدفمند ممکنه انجام بشه که تصمیم به انجام همهی اینها به پزشک متخصص مربوط میشه و در صورت صلاحدید پزشک قابل انجامه.
قبل از این که بخوام روند درمانم رو شروع کنم و در مسیر سرطان تخمدان قرار بگیرم، به این نتیجه رسیده بودم که پروسه درمان ممکنه روندی طاقت فرسا و پیچیده داشته باشه و تیم درمانیم هم مهمترین نقش رو تو این مسیر قراره ایفا کنه.
برای همین من خوش شانس بودم که با این تیم درمانی همکاری کردم و درمان شدم؛ چون این تیم هم از لحاظ پشتیبانی، هم از حمایتهای روانی و جسمی در طول پروسه درمان و هم از لحاظ تحت پوشش بیمه بودن بهترین گزینه برای من بود و من از انتخابی که داشتم واقعا راضی بودم.
از دلایلی که از نظرم این تیم بهترین انتخابم بود، این بود که در اولین برخوردم با اونها تونستم ارتباط خیلی خوبی بگیرم و احساس راحتی خیلی زیادی کردم.
این مسئله باعث شد که من به راحتی تمامی ابهامات ذهنیم رو بیان کنم و هر سوالی که تو ذهنم بود رو بپرسم و از طرف دیگه این راحتی منجر به این شد که من نقش خیلی پررنگی در انتخاب متود درمانی خودم داشته باشم و بتونم آزادانه نظر و نگرانیهام رو بیان کنم.
هنر مقابله با عواطف درونی در مسیر سرطان تخمدان
ابتلا به سرطان و کنار اومدن با چالشهای پیش رو، کار چندان آسانی برای من نبود و من چه از لحظهای که بیماریم تشخیص داده نشده بود تا لحظهای که پروسه درمان را شروع کردم، با چالشهای احساسی و فیزیکی مختلفی دست و پنجه نرم کردم.
غلبه بر تمامی این چالشها اونم تنهایی، کار واقعا دشواریه؛ اینجا بود که خانوادم، دوستان و اطرافیانم با حمایتها، محبتها و دلگرمیایی که بهم میدادن باعث شدن که کم نیارم و مسیر هر چند سخت درمان رو ادامه بدم.
در طول مسیر نبرد با سرطان تخمدان با گروههایی برخوردم که متشکل از افراد مختلفی بود و همگی شرایطی مشابه من داشتند و از سرطان تخمدان رنج میبردن.
صحبت کردن با این افراد، شنیدن چالشها و مشکلاتی که داشتن و استفاده از تجریبات اونها باعث شد که به این نتیجه برسم که تو مسیر درمان تنها نیستم و احساس آرامش و قدرت زیادی پیدا کردم.
در این بین، به این نتیجه رسیدم که تا وقتی اشخاصی که به این سرطان مبتلا شدن، تونستن از پسش بربیان و بیماری رو شکست بدن، پس من هم میتونم.
این افراد تمامی مراحی که در اون قرار داشتم رو درک میکردن و حمایت و توصیههای ارزشمندی رو ارائه میدادن.
علاوه بر ارتباط برقرار کردن با دیگران و حمایتهای خانواده، من با انجام فعالیتهای مراقبت از خود و از طریق ورزش، مدیتیشن و نوشتن یادداشت روزانه تونستم تا چالشهای روحی و احساسی مرتبط با سرطان رو پشت سر بذارم و از پسشون بر بیام.
آگاهی از گزینههای درمانی سرطان تخمدان همیشه هم بد نیست!
وقتی که با پزشک متخصصم صحبت میکردم، متوجه شدم که هرچی اطلاعات بیشتری در مورد بیماریم و هر چیزی که به اون مربوطه داشته باشم، راحتتر میتونم با تیم درمانی و پزشکم ارتباط برقرار کنم و تمامی اصطلاحاتی که به کار میبرن رو بهتر متوجه میشم.
بنابراین به عنوان شخصی که در مسیر سرطان تخمدان دست و پنجه نرم کرده، حمایت و افزایش آگاهی در مبارزه با سرطان تخمدان رو ضروری میدونم و بنظرم همهی افرادی که شرایطی مشابه من دارند هم باید آگاهی خودشون رو افزایش بدن تا بتونن مسائل مربوط به بیماریشون رو بهتر درک کنن.
برای همین تصمیم گرفتم تا با به اشتراک گذاشتن داستان زندگی خودم و آموزش به دیگران در مورد علائم و خطرات سرطان تخمدان، بتونم سایر افراد را در مقابل این بیماری توانمند کنم.
در طول مسیر سرطان تخمدان بارها تلاش کردم که با شرکت در کمپینهای مختلف و یا راهاندازی یک وبسایت با تمامی تجربیات و اطلاعات خودم را با دیگران به اشتراک بگذارم اما به واسطه محدودیتهای مالی و مشکلاتی که در این مسیر وجود داشت، این موضوع میسر نشد.
پس از آن که در این زمینه موفق نبودم، تصمیم گرفتم که از پلتفرمها و شبکههای اجتماعی برای افزایش آگاهی عموم استفاده کنم؛ چرا که اینطوری هم میتونستم داستان مبارزه خودم با سرطان و تجربیاتم رو به اشتراک بگذارم و هم میتونستم الهام بخش دیگران باشم تا پس از تشخیص سرطان روحیه خودشون رو از دست ندن و با شنیدن داستان سفری به دل سرطان تخمدان من، روزنههای امید رو تو زندگیشون پیدا کنن.
من معتقدم که با گسترش دانش و تشویق زنان در سراسر جهان برای انجام اقدامات پیشگیرانه، میشه از بروز سرطان تخمدان پیشگیری کرد و حتی در صورت بروز این سرطان نیز سریعا جهت درمان اقدامات لازم را انجام داد.
چالشهای مالی و هزینههای گزاف گزینههای درمانی سرطان تخمدان
وقتی که در مسیر درمان سرطان قرار گرفتم، متوجه شدم که علاوه بر حمایتهای عاطفی، ممکن است نیازمند حمایتهای مالی نیز باشم؛ به این دلیل که درمانهای مرتبط با سرطان، خصوصا داروهای مخصوص به شیمی درمانی، هزینههای بسیار بالایی دارن.
از اونجایی که حتی خانوادههایی که تمکن مالی دارن هم ممکن است در مسیر درمان سرطان دچار مشکلات مالی بشن، من که در خانواده متوسطی بزرگ شده بودم قطعا قرار بود که برای درمان با مشکلات مالی رو به رو بشم.
بعد از تحقیقات گستردهای که انجام دادم، متوجه شدم چندین سازمان معتبر برای حمایت از بیماران مبتلا به انواع سرطانها حتی سرطان تخمدان و خانوادههای اونا وجود داره.
این سازمانها منابع زیادی از جمله دادن اطلاعات و آموزش در خصوص گزینههای درمانی موجود، ارائهی کمکهای مالی و حمایت عاطفی را به بیماران ارائه میدن.
به شخصه از اونجایی که من اطلاعات کافی مورد نیازم رو از منابع موثق و پزشک متخصصم دریافت کردم، پس دیگه نیازی به مراجعه به این سازمانها برای افزایش اطلاعاتم در خصوص مسیر سرطان تخمدان نداشتم و خودم به طور مستقیم با تیم درمانیم مشورت کردم تا بهترین گزینه درمانی برای بیماریم اتخاذ بشه اما برای افرادی که مطلع نیستند، هنگام مواجه با سرطان تخمدان، مهم است که از این منابع برای کسب دانش، یافت حمایت عاطفی و دسترسی به کمکهای مالی در صورت نیاز استفاده کنن.
افراد همواره باید به یاد داشته باشن که در این سفر سخت و طولانی تنها نیستند و سازمانهایی وجود دارند که آماده ارائه کمکهای مورد نیاز به اونا هستن.
گذر از مشکلات مالی و غلبه بر بیپولی در مواجه با سرطان تخمدان
همونطور که پیشتر هم گفتم، بار مالی درمانی در مسیر سرطان تخمدان میتونه واقعا سنگین و طاقت فرسا باشه؛ صورت حسابای پزشکی، هزینههای نسخه و سایر هزینههای مرتبط با درمان میتونن به سرعت انباشته بشن و استرس بسیار زیادی رو برای افراد و خانوادههاشون ایجاد کنن.
من هم از این قائده مستثنی نبودم و تحت فشار خیلی زیادی به لحاظ مالی قرار گرفتم و برای تأمین پول مورد نیاز جلسات درمانی و حتی ویزیت پزشکها مجبور به فروش برخی از اقلام باارزشم شدم اما در ادامه نبرد با سرطان تخمدان با منابع و استراتژیهای مختلفی آشنا شدم که میتونستن به کاهش فشار مالی که اون زمان تحمل میکردم، کمک کنن.
اگر چه من خیلی از هزینههای درمانم رو از جیب و شخصا پرداخت کردم اما در ادامه استفاده و کمک این منابع باعث کاهش چشمگیر هزینههای من شدن.
توصیه من به کسانی که تمکن مالی ندارن اینه که قبل از شروع پروسه درمان، حتما تحقیقات گستردهای انجام بدن و برنامههای کمک مالی ارائه شده توسط شرکتهای داروسازی، سازمانهای خیریه و یا سازمانهای دولتی رو بررسی کنن.
علاوه بر این، برای کم کردن این فشارهای مالی و هزینههای اضافی میشه با تیم مراقبتی در خصوص نگرانیهای مالی صحبت کرد و اونا با ارائه راهنماییهای لازم و ارجاع دادن بیماران به مددکاران اجتماعی یا مشاوران مالی، میتونن قدم بزرگی در حل مشکلات مالی بیماران بردارن.
روی دیگر زندگی پس از شکست سرطان تخمدان
هنگامی که پروسه نبرد با سرطان تخمدان رو قدم به قدم طی میکردم و رفته رفته به سمت بهبودی کامل قدم برمیداشتم، به این نتیجه رسیدم که من چقدر خوش شانسم که تونستم این بیماری رو شکست بدم و درمان بشم.
اما باید به این نکته اشاره کنم که این موفقیت فوق العاده پایان مسیر سرطان تخمدان نیست و درمان سرطانم هنوز به پایان نرسیده بود.
بعد از آخرین جلسه درمان سرطانم، به پزشک متخصصم مراجعه کردم و بعد از گفت و گوی کوتاهی که داشتیم، بیان کرد که ممکنه سازگاری با وضعیت عادی جدیدم و همچنین بازیابی قدرت فیزیکی و عاطفیم نیازمند زمان باشه لذا نباید عجله کنم، باید با خودم ملایم باشم و روی بازسازی زندگیم تمرکز کنم.
به عنوان فردی که سرطان تخمدان را شکسته داده، داشتن یک زندگی رضایت بخش بعد از پشت سر گذاشتن اون همه سختی و مشکل در گرو لذت بردن از زمان حال و در لحظه زندگی کردنه.
انجام فعالیتهایی که باعث شادیم میشد مثل طبیعت گردی، وقت گذروندن با دوستام و یا حتی کتاب خوندن باعث میشد که فرصتی برای فکر و خیال و حال بد وجود نداشته باشه.
بعد از گذروندن این دوران سخت، فهمیدم باید خدا رو بابت تک تک لحظات شاد و سلامتی زندگیم شکر کنم و از همه این ثانیههای باقی مونده نهایت لذت رو ببرم.
زندگی سالم؛ شرط حفظ بهبودی در شکست سرطان تخمدان
وقتی که با پزشک متخصصم صحبت میکردم، مدام به این موضوع اشاره میکرد که سبک زندگی سالم از مهمترین فاکتورهای پیشگیری و یا وخیم نشدن سرطان تخمدانه.
چیزی که من به واسطه سالها ورزش کردن، مصرف مواد غذایی سالم و رعایت رژیمی غنی از سبزیجات و پروتئینهای بدون چربی تونسته بودم که بهش برسم اما این سبک زندگی فقط مربوط به زمان قبل از مواجه با سرطان تخمدان نمیشه و در طول درمان و حتی بعد از اتمام اون نیز نقش مهمی رو ایفا میکنه.
به طور کلی تمامی متخصصین و منابع علمی روی این موضوع که حفظ یک سبک زندگی سالم برای بهزیستی کلی به ویژه در طول و بعد از درمان ضروریه، اتفاق نظر دارن و تمامی مراجعه کنندگان خود را به رعایت یک رژیم غذایی سالم، انجام ورزش منظم و مدیریت استرس دعوت میکنن؛ چرا که داشتن یک زندگی معتدل میتونه به بهبودی شرایط جسمی و عاطفی اونا کمک زیادی بکنه.
برای این که بتونم رژیم غذایی تخصصیتری رو پیش بگیرم و به دور از هرگونه مشکل و کاهش ریسک عود مجدد سرطان باشم، تصمیم گرفتم که با یک متخصص تغذیه مشورت کنم و ازش راهنمایی بخوام.
متخصص تغذیه میتونه یک رژیم غذایی مغذی متناسب با نیاز بدن من بعد از گذروندن یک دوره سخت درمان توصیه کنه و همچنین فعالیتهای فیزیکی متناسب با شرایط فعلیم رو برام در نظر بگیره.
منم با رعایت تمامی این نکات میتونم علاوه بر ارتقای بهبود سلامت جسمانیم، روند ریکاوریم رو هم تسریع کنم و از بروز عوارض جانبی احتمالی پس از درمان هم جلوگیری کنم.
کلام آخر
این مقالهی بای بای سرطان روایتگر گوشه از داستان مبارزهی شجاعانه پریسا و سرطان تخمدان بود که با هم خواندیم و از او به عنوان الگویی زنده بسیار یاد گرفتیم تا بتوانیم پس از گذر از هیجاناتمان، بر افزایش انگیزمان برای بهبودی تمرکز کنیم.
همواره امیدواریم با خواندن این دست از مقالات، بتوانید روحیه جنگندگی خودتان را برای مبارزه و نبرد تن به تن با سرطان تخمدان ارتقا دهید تا جایی که در نهایت پیروز این میدان شوید.
منابع: