سرطان یکی از قدیمیترین و در عین حال پیچیدهترین بیماریهایی است که بشر با آن روبهرو شده است. از هزاران سال پیش، در مومیاییهای مصر باستان شواهدی از وجود تومورهای سرطانی کشف شده و پزشکان یونانی و رومی نخستین توصیفات علمی از این بیماری را ارائه دادهاند. اما سؤال مهم اینجاست: این بیماری چگونه برای اولین بار شناخته شد و مسیر درمان آن در طول تاریخ چه تغییراتی به خود دید؟
در این مقاله از وبسایت بای بای سرطان، قصد داریم به گذشته سفر کنیم و تاریخچه سرطان را از نخستین نشانهها در تمدنهای باستانی تا پیشرفتهای شگفتانگیز قرن حاضر مرور کنیم. با ما همراه باشید تا ببینیم بشر چگونه از ترس و ناآگاهی به امید و درمان رسیده است.
چه کسی برای اولین بار سرطان را کشف کرد؟
مطالعات نشان میدهد که سرطان از زمان باستان وجود داشته است اما درمانی برای آن وجود نداشته و بسیاری از انسانها در راه ابتلا به این بیماری جانشان را از دست میدادند.
یکی از اولین مدارک بدست آمده از تاریخچه سرطان، نشان میدهد که سرطان به صورت تومورهایی در استخوانهای یک مومیایی مصری وجود داشته است.
همچنین تخریبهایی در استخوانهای جمجمه یکی از مومیاییها یافت شده است که نشان دهنده سرطان سر و گردن است، پس میتوان گفت که اولین مورد سرطان در آن زمان کشف شده است.
کلمه سرطان از همان ابتدا مورد استفاده قرار نمیگرفت، همانطور که در کتابهای پزشکی مصریان که ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح نوشته شده است، سرطان را بیماری لاعلاج مینامیدند که در نهایت باعث مرگ بیمار میشد.
اولین مورد سرطان توسط پزشک یونانی به نام بقراط نامگذاری شد. در آغاز بقراط از کلماتی مثل کارسینوس و کارسینوما برای توصیف تومورهایی که در بدن ایجاد میشد، استفاده کرد.
این لغات استفاده شده در زبان یونانی، به معنای خرچنگ است و علت انتخاب این لغت این است که پخش شدن سرطان حالتی شبیه به پاهای خرچنگ دارد و شکل خرچنگ مانندی را به تومور و بافت سرطانی میدهد.
تاریخچه سرطان چیست؟
در ادامهی سابقه سرطان، بین سالهای ۲۸ تا ۵۰ قبل از میلاد مسیح، پزشک رومی به نام سلسوس لغت یونانی را به لاتین ترجمه کرد و برای اولین بار از لغت سرطان یا همان کنسر استفاده کرد.
در طول آغاز قرن ۱۵ محققین به یافتههای بزرگتری نسبت به عملکرد بدن و بیماریها دست یافتند؛ برای مثال در سال ۱۶۲۸ شخصی به نام هاروی، نحوه گردش خون در بدن از طریق قلب را مورد بررسی قرار داد و به یافتههای بسیار مهمی دست یافت.
در بین سالهای ۱۷۲۸ تا ۱۷۹۳ جراح اسکاتلندی به نام جان هانتر برای اولین بار بیان کرد که از عمل جراحی میتوان برای درمان سرطان استفاده کرد که تقریبا یک قرن بعد از صحبتهای این شخص، متودهای بیهوشی و عملهای جراحی پیشرفتهتری برای درمان سرطانهایی که متاستاز ندادهاند، کشف شد.
در قرن ۱۹ رودولف ویرچو که با نام مخترع پاتولوژی سلولی نیز شناخته میشود، برای اولین بار بافتهای سرطانی را در زیر میکروسکوپ مورد بررسی قرار داد. با کمک این روش، پاتولوژیستها میتوانستند از موفق بودن یا نبودن عمل جراحی به منظور درمان سرطان اطمینان حاصل کنند.
تاریخچه علل سرطان
در طول تاریخ و پس از کشف اولین مورد سرطان، تعداد زیادی تئوری مبنی بر علل بروز سرطان وجود داشته است. در ادامه به تاریخچه علتهای بروز سرطان در گذشته اشاره میکنیم:
- بقراط معتقد بود که بدن حاوی ۴ نوع مختلف از مایع است که این مایعات شامل خون، خلط، صفرای زرد و صفرای سیاه. طبق گفته بقراط، بروز هرگونه اختلال در تعادل این مایعات و افزایش صفرای سیاه در هر قسمت از بدن، میتواند باعث بروز سرطان در آن قسمت شود.
- در حدود سالهای ۱۷۰۰ استال و هافمن بیانکردند که سرطان از لنفهایی که از خون به بیرون رانده میشوند، به وجود میآید.
- زاکوتوس لوسیتانی و نیکولاس تولپ، پزشکانی در هلند بوده که معتقد بودند، سرطان یک بیماری مسری است و از فردی به فرد دیگر منتقل میشود.
- در سال ۱۸۳۸ پاتولوژیست آلمانی به نام مولر نشان داد که سرطانها از سلولها به وجود میآیند نه از لنف بدن.
- رودولف ویرچو، معتقد بود که سرطان از سلولی به سلول دیگر منتقل میشود یا به عبارت دیگر، سرطان بیماری است که مثل مایعی در بدن پخش میشود.
- تا سال ۱۹۲۰ متخصصین معتقد بودند که سرطان به واسطه ایجاد تروما در قسمتهای مختلف بدن ایجاد میشود.
🕰 جدول زمانی تاریخچه سرطان
سال / دوره | رویداد مهم | توضیح |
---|---|---|
حدود 3000 قبل از میلاد | مصر باستان | وجود تومورهای استخوانی در مومیاییها بهعنوان نخستین شواهد سرطان |
400 قبل از میلاد | بقراط | نامگذاری سرطان با واژههای کارسینوس و کارسینوما (به معنای خرچنگ) |
حدود 50 قبل از میلاد | سلسوس (پزشک رومی) | ترجمه واژه یونانی به لاتین و استفاده از لغت «Cancer» یا سرطان |
قرن 17 میلادی | ویلیام هاروی | کشف گردش خون، کمک به درک بهتر بیماریها و از جمله سرطان |
قرن 18 میلادی | جان هانتر | پیشنهاد جراحی بهعنوان روش درمان برخی تومورها |
قرن 19 میلادی | رودولف ویرچو | بنیانگذار پاتولوژی سلولی، مشاهده سلولهای سرطانی زیر میکروسکوپ |
1895 | ویلهلم رونتگن | کشف اشعه X، پایهگذار تصویربرداری پزشکی |
1896 | پیر و ماری کوری | کشف رادیواکتیویته، آغاز درمان سرطان با رادیوتراپی |
اوایل قرن 20 | پرتودرمانی مدرن اولیه | استفاده از اشعه X و رادیوم برای درمان تومورها |
اواخر قرن 20 | توسعه رادیوتراپی هدفمند | تاباندن دقیق پرتو به تومور برای افزایش اثربخشی و کاهش عوارض |
به نقل از وبسایت انجمن سرطان آمریکا (American Cancer Society)در آغاز قرن بیستم، درست بعد از اینکه پرتودرمانی برای تشخیص و درمان بهکار گرفته شد، مشخص گردید که پرتوها میتوانند علاوه بر درمان، عامل بروز سرطان نیز باشند. بسیاری از اولین رادیولوژیستها برای تعیین میزان دوز مناسب، پوست بازوهای خود را آزمایش میکردند تا واکنشی شبیه آفتابسوختگی (erythema) ایجاد شود و این دوز بهعنوان «دوز اریتما» شناخته شد. جای تعجب نیست که بسیاری از آنها بهمرور مبتلا به سرطان خون شدند.
از غربالگری تا درمان سرطان
غربالگری برای سرطان به تشخیص زود هنگام بیماری کمک میکند. طبق سابقه سرطان، اولین تست غربالگری که به صورت گستردهای از آن استفاده شد، تست پاپ اسمیر بود که توسط جرج پاپنیکولاو، آن هم در خلال تحقیقاتی که پیرامون سیکل قاعدگی انجام میداد، کشف کرد.
او در ادامه متوجه تاثیر آزمایش خود در تشخیص زوهنگام سرطان دهانه رحم شد و در سال ۱۹۲۳ این ادعای خود را ثابت کرد.
این متود در ادامه توسط انجمن سرطان آمریکا دچار تحولاتی شد و پس از سالهای ۱۹۶۰ به طور گستردهای از آن به عنوان ابزاری مناسب برای غربالگری استفاد میشود.
علاوه بر استفاده از این متود برای غربالگری سرطانهای مختلف، از روشی دیگر به نام ماموگرافی برای غربالگری کیسهایی با سرطان سینه استفاده میشد.
متود ماموگرافی در اوایل سالهای ۱۹۶۰ اختراع شد و نهایتا در سال ۱۹۷۶ توسط انجمن سرطان آمریکا به رسمیت شناخته شد و از آن زمان تا به امروز، ماموگرافی قابل اعتمادترین متود جهت غربالگری سرطان سینه است.
پزشکان باستان و جراحان آن زمان معتقد بودند که سرطان به طور حتم بعد از انجام عمل جراحی باز میگردد. با این وجود درمان دیگری در آن زمان وجود نداشت و تنها راه درمان سرطان را عمل جراحی میدانستند که با این حال خیلی هم تاثیرگذار نبود.
ماری کوری و پیر کوری، امواج رادیویی را در اواخر قرن ۱۹ کشف کردند و با استفاده از آن توانستند به اولین متود درمان غیر جراحی سرطان دست پیدا کنند.
با پیدایش این روش، جراحان دیگر به تنهایی برای درمان سرطان اقدام نمیکردند بلکه در کنار یک رادیولوژیست برای انجام هر چه بهتر درمان فعالیت میکردند.
طبق تاریخچه سرطان، عملهای جراحی و درمانهای سرطان در خانه انجام میشد اما با وجود مشکلاتی که در سرانجام این متود برای درمان بیماران خانگی وجود داشت، بیماران از آن پس به بیمارستانها مراجعه میکردند تا تحت درمان قرار بگیرند.
اولین مورد سرطان
همانطور که در ابتدای مقاله گفتیم، اولین مورد سرطانی مومیایی بود که با یافتن تومورهایی در جمجمه با تشخیص سرطان سر و گردن مطرح شد. با گذشت زمان و پیشرفت علم و تمدنها، دانشمندان به دنبال درمان سرطان بودند که البته پیشرفت ناچیزی در زمینه درمان سرطان دیده شد.
بسیاری از مردم از گذشته تا کنون سرطان را بیماری غیرقابل درمان میدانند و هنگامی که به این بیماری مبتلا میشوند، تمام وجودشان پر از ترس و استرس میشود و از مراجعه به پزشک جهت درمان خودداری میکنند. در نهایت زمانی مراجعه میکنند که دیگر کار از کار گذشته است.
با بررسی تاریخچه سرطان، پی میبریم که در آن زمان درمان سرطان سرعت رشد و پیشرفت بسیار پایینی داشت اما با این حال در کیسهایی خاص تعدادی از افراد به واسطه انجام عمل جراحی درمان شدند و به زندگی خود ادامه دادند.
طبق نوشتههای گالن در یکی از عملهای جراحی انجام شده برای درمان سرطان، توموری به صورت کامل از بافت سینه خارج شد و به دلیل خوشخیم بودن و این که سرطان در مرحله اولیه خود بود، این بیماری دوباره بروز پیدا نکرد و به طور کامل درمان شد اما در حالت کلی به دلیل وجود مشکلات بسیار زیاد در انجام فرایند جراحی و همچنین نبود اطلاعات کافی، در بیشتر مواقع سرطانها پس از انجام عمل جراحی باز میگشتند و جان مریض را میگرفتند.
آنچه در قرن 8 سرطان نامیده میشد
دانستیم که در زمان بقراط، سرطان کارسینوس یا کارسینوما نامیده میشد. آن که از دیگر روشهای درمانی مورد استفاده در سرطان، رادیوتراپی است که در سال ۱۸۹۶ فیزیکدان آلمانی به نام ویلیام رونتگن اشعه ای را کشف کرد و آن را اشعه X نامید و علت انتخاب این نام آن بود که مقدار انرژی و باری که این اشعه به همراه داشت نامعلوم بود.
با انجام تحقیقات بیشتر و انجام آزمایشات مختلف، ۳ سال بعد از کشف اشعه X از این اشعه برای درمان سرطانها استفاده شد.
در سال ۱۹۰۱ اولین جایزه نوبل در رشته فیزیک را برنده شد و رادیوتراپی با استفاده از باریوم و دستگاههایی با ولتاژ پایین برای درمان سرطان مورد استقاده قرار گرفت.
در اوایل قرن ۲۰ام از تاریخچه سرطان، مدت کوتاهی بعد از آن که از رادیوتراپی برای تشخیص و درمان سرطان استفاده شد، مشخص شد که این متود علاوه بر آن که میتواند سرطان را درمان کند، همچنین میتواند باعث بروز سرطانهای مختلف نیز شود.
تعداد زیادی از رادیولوژیستهای اولیه از پوست دست خود برای بررسی میزان قدرت تشعشات استفاده میکردند که این تشعشعات پس از برخورد با دست آنها حالتی شبیه به آفتاب سوختگی ایجاد کرد و همهی آنها به واسطه تحت تاثیر این تشعشعات قرار گرفتن، مبتلا به سرطان خون شدند.
در اواخر قرن ۲۰ام با پیشرفتهایی که در استفاده از این متود ایجاد شد، رادیولوژیستها امکان نشانه گیری و هدفمندتر کردن تشعشعات بر روی ناحیه سرطانی را پیدا کردند و با توجه به بیماری و نوع توموری که در بدن فرد وجود داشت، این ذرات پرانرژی از جهتهای مختلفی به تومورها تابانده میشد تا در نهایت باعث کوچکتر شدن و از بین رفتن آن شود و در این زمان سابقه سرطان و درمان آن بهبود یافت.
جامعه و روانشناسی تاریخی سرطان
۱. نگاه باستانی به سرطان
در مصر باستان و یونان قدیم، سرطان بهعنوان یک بیماری نفرینشده و لاعلاج شناخته میشد. بسیاری تصور میکردند این بیماری ناشی از خشم خدایان یا عدم تعادل مایعات بدن است. همین نگاه باعث میشد بیماران سرطانی منزوی شوند و امیدی به درمان نداشته باشند.
۲. باورهای مذهبی و خرافی
در قرون وسطی، اغلب مردم تصور میکردند سرطان نتیجه گناه یا کیفر الهی است. برخی بیماران برای رهایی به دعا، زیارت یا درمانهای گیاهی جادویی روی میآوردند. همین باورها مانع از مراجعه به پزشک و درمان علمی میشد.
۳. ترس اجتماعی از واگیردار بودن سرطان
در سدههای بعد، بعضی پزشکان سرطان را بیماری مسری میدانستند. این باور باعث ترس جامعه از بیماران سرطانی شد و آنها را منزوی میکرد. این موضوع بر سلامت روان بیماران تأثیر زیادی داشت، زیرا علاوه بر درد جسمی، طرد اجتماعی را هم تجربه میکردند.
۴. تغییر نگرش در دوران رنسانس و روشنگری
با پیشرفت علم در قرنهای ۱۷ و ۱۸، نگاه جامعه به سرطان بهتدریج تغییر کرد. پزشکان دریافتند که این بیماری ریشهای بیولوژیک و سلولی دارد، نه ماورایی. این تغییر باعث شد بیماران اعتماد بیشتری به علم و پزشکان پیدا کنند.
۵. روانشناسی بیماران در قرن ۱۹ و ۲۰
تا پیش از کشف پرتودرمانی و شیمیدرمانی، بسیاری از بیماران تصور میکردند تشخیص سرطان مساوی با مرگ است. همین ذهنیت منفی منجر به اضطراب شدید، ناامیدی و حتی خودداری از درمان میشد. اما به مرور با پیشرفت پزشکی و ایجاد روشهای درمانی موفق، امید به بقا در بیماران افزایش یافت.
۶. نگاه مدرن جامعه به سرطان
امروزه سرطان دیگر صرفاً یک «بیماری مرگبار» تلقی نمیشود. کمپینهای آگاهیرسانی، شبکههای حمایتی بیماران، و پیشرفتهای درمانی باعث شدهاند نگاه جامعه تغییر کند. بیماران سرطانی حالا بیشتر بهعنوان جنگجویان زندگی شناخته میشوند، نه قربانی. این تغییر نگرش روانی و اجتماعی نقش مهمی در بهبود کیفیت زندگی و حتی افزایش طول عمر بیماران دارد.
❓ پرسشهای متداول درباره تاریخچه سرطان
کلام آخر
تاریخچه سرطان نشان میدهد که این بیماری همیشه بخشی از زندگی بشر بوده است؛ از باورهای خرافی و درمانهای ابتدایی گرفته تا جراحیهای پیشرفته، پرتودرمانی و درمانهای هدفمند امروزی. اگرچه راه مبارزه با سرطان طولانی و پرچالش بوده، اما بشر هیچگاه دست از تلاش برنداشته است.
امروز میدانیم که سرطان دیگر به معنای پایان زندگی نیست. پیشرفتهای پزشکی، فناوریهای نوین و حمایتهای روانی و اجتماعی، امیدی تازه برای میلیونها بیمار در سراسر جهان به ارمغان آورده است.
پیام ما در بای بای سرطان به شما ساده اما پرقدرت است: سرطان پایان مسیر نیست، آغاز نبردی است که با امید، آگاهی و درمان به پیروزی نزدیکتر خواهید شد.