در دهههای اخیر، دنیای پزشکی شاهد پیشرفتهای چشمگیری در درمان جدید سرطان در آمریکا بوده است. روشهای نوینی که تا چندی پیش در حد تئوری یا آزمایشگاهی بودند، اکنون به گزینههای واقعی برای بیماران تبدیل شدهاند. ایالات متحده به عنوان یکی از پیشروان این حوزه، مجموعهای متنوع از رویکردهای درمانی را توسعه داده و به کار گرفته است که هدف همه آنها افزایش اثربخشی و کاهش عوارض درمان سرطان است. در این مقاله به زبان ساده، به معرفی مهمترین انواع درمان جدید سرطان در آمریکا میپردازیم.
این روشها شامل ایمونوتراپی، ژندرمانی، درمانهای هدفمند، سلولهای ایمنی مهندسیشده (CAR-T)، درمانهای ترکیبی و بهرهگیری از هوش مصنوعی در درمان سرطان هستند. هر یک از این رویکردها نقشی کلیدی در ارتقای مراقبتهای سرطان ایفا میکنند و بسیاری از آنها توسط سازمانهای معتبر علمی و درمانی آمریکا مانند مؤسسه ملی سرطان (NCI)، مؤسسه ملی بهداشت (NIH)، سازمان غذا و دارو (FDA) و مراکز تحقیقاتی برجسته پشتیبانی شده یا تأیید گردیدهاند. در ادامه، ضمن بررسی هر روش، تازهترین دستاوردها و نمونههای موفق درمان جدید سرطان در آمریکا را با استناد به منابع معتبر مرور میکنیم.
ایمونوتراپی؛ ستون اصلی درمان جدید سرطان در آمریکا
ایمونوتراپی یا ایمنیدرمانی یکی از مهمترین پیشرفتها در حوزه درمان جدید سرطان در آمریکا است. در این روش، به جای حمله مستقیم به تومور با شیمیدرمانی یا پرتو، از قدرت سیستم ایمنی خود بیمار برای شناسایی و نابودی سلولهای سرطانی استفاده میشود. ایمونوتراپی شامل رویکردهای مختلفی است، از جمله مهارکنندههای نقاط کنترلی ایمنی (داروهایی که ترمزهای موجود بر سیستم ایمنی را آزاد کرده و باعث حمله آن به سرطان میشوند)، پادتنهای مونوکلونال هدفیافته، واکسنهای سرطانی، و مولکولهای جدیدی مانند BiTE (دوپادتنهایی که همزمان به سلول ایمنی و سلول سرطانی متصل میشوند).
این روش توانسته است در مواردی نتایج خارقالعادهای به همراه داشته باشد. به عنوان نمونه، در یک کارآزمایی بالینی کوچک مربوط به سرطان رکتوم (راستروده) با نقص ترمیمMismatch، درمان با یک داروی ایمونوتراپی به نام دوستارلیماب (Dostarlimab) توانست طی ۶ ماه تمامی تومورها را در هر ۴۲ بیمار از بین ببرد که به معنای پاسخ کامل ۱۰۰٪ است. این نتیجه چشمگیر که همه بیماران به طور کامل بهبود یافتند و بیش از دو سال بدون سرطان باقی ماندند، بیانگر پتانسیل فوقالعاده ایمونوتراپی به عنوان درمان جدید سرطان در آمریکا است.
ایمونوتراپی به سرعت به حوزههای جدیدی نیز گسترش یافته است. برای مثال، در گذشته سرطان ریه سلول کوچک (SCLC) به سختی به درمانهای موجود پاسخ میداد و دههها پیشرفت قابلتوجهی در درمان آن حاصل نشده بود. اما اخیراً FDA دو درمان ایمونوتراپی جدید – تارلاتاماب (Imdelltra) و دوروالوماب (Imfinzi) – را برای این سرطان تأیید کرده است که بر اساس نتایج قابل توجه کارآزماییهای بالینی بودند. این تأییدیهها نشان میدهند حتی سرطانهای سرسختی مثل SCLC نیز با ایمونوتراپی درمان جدید سرطان در آمریکا در حال پیدا کردن راههای بهبود هستند.
همچنین درمان جدید سرطان در آمریکا با استفاده از ایمونوتراپی در سرطانهای کودکان نیز امیدهای تازهای ایجاد کرده است. به عنوان نمونه، بلیناتوموماب (Blincyto) که یک داروی BiTE (متصلشونده دوگانه به سلول T) است، پیشتر به عنوان درمان استاندارد در برخی کودکان مبتلا به لوکمیا (ALL) استفاده میشد. اخیراً سازمان غذا و داروی آمریکا با استناد به نتایج عالی یک کارآزمایی بالینی تحت حمایت NCI، کاربرد این دارو را گسترش داده و تأیید کرده است که میتواند نجاتبخش تعداد بیشتری از نوزادان و کودکان مبتلا باشد.
در واقع، با این تأییدیه جدید انتظار میرود شمار بیشتری از کودکان مبتلا به لوکمیا با کمک این داروی ایمونوتراپی درمان شده و به بهبودی کامل برسند. چنین دستاوردهایی نشاندهنده نقش محوری ایمونوتراپی در درمان جدید سرطان در آمریکا است.
در کنار داروهای تزریقی و وریدی، شکلهای پیشرفتهتری از ایمونوتراپی نیز توسعه یافتهاند. یکی از اینها روش سلولدرمانی تطبیقی مانند CAR-T است که در بخش جداگانهای به آن میپردازیم. شکل دیگر، سلولهای T نفوذکننده تومور (TIL) است که در آن سلولهای ایمنی خود بیمار از داخل تومور استخراج، در آزمایشگاه فعالسازی و تکثیر میشوند و سپس مجدداً به بیمار بازگردانده میشوند تا سرطان را از بین ببرند.
برای نخستین بار در فوریه ۲۰۲۴، سازمان FDA یک درمان مبتنی بر سلولهای TIL به نام lifileucel (با نام تجاری Amtagvi) را برای ملانوم پیشرفته تأیید کرد. همچنین در اوت ۲۰۲۴، اولین درمان مبتنی بر گیرنده سلول T مهندسیشده (TCR) به نام afamitresgene autoleucel (با نام تجاری Tecelra) جهت درمان سارکوم سینوویال توسط FDA تأیید شد. این دو تأییدیه که هر دو مربوط به ایمونوتراپیهای پیشرفته سلولی هستند، نشاندهنده گسترش مرزهای درمان جدید سرطان در آمریکا به حوزه تومورهای جامد است.
به طور کلی، تاکنون مجموعاً ۱۱ درمان مختلف سلولی و ژنی برای انواع سرطان توسط FDA تأیید شدهاند که بسیاری از آنها در زمره ایمونوتراپیهای نوین محسوب میشوند.
ژندرمانی: تحول ژنتیکی در درمان سرطان
ژندرمانی یکی دیگر از ارکان مهم در مجموعه درمان جدید سرطان در آمریکا است. در ژندرمانی، دانشمندان تلاش میکنند با دستکاری مستقیم ماده ژنتیکی، رفتار سلولهای سرطانی را تغییر دهند یا سیستم ایمنی را برای مبارزه با سرطان توانمند سازند. ژندرمانی ممکن است به معنای افزودن ژنهای جدید به سلولهای سرطانی (برای مثال، وارد کردن ژنی که باعث مرگ سلول سرطانی شود یا آن را نسبت به یک داروی خاص حساس کند) و یا خاموش کردن ژنهای معیوب در سلولهای سرطانی باشد.
همچنین ژندرمانی میتواند با هدف محافظت از سلولهای سالم در برابر اثرات مخرب درمانهای سرطان صورت گیرد. هرچند ژندرمانی سرطان هنوز عمدتاً در مرحله تحقیقات و کارآزماییهای بالینی است، اما پیشرفتهای قابلتوجهی در سالهای اخیر حاصل شده است که آن را به یکی از امیدهای درمان جدید سرطان در آمریکا بدل کرده است.
یکی از هیجانانگیزترین ابزارها در ژندرمانی، فناوری ویرایش ژن CRISPR است. کریسپر به دانشمندان امکان میدهد با دقتی بیسابقه، بخشهای دلخواهی از DNA را ویرایش کنند. این فناوری در تحقیقات سرطان نیز انقلابی ایجاد کرده و اخیراً گام به عرصه درمانهای بالینی گذاشته است.
برای مثال، در یک مطالعه بالینی کوچک، پژوهشگران درمانی را آزمودند که طی آن سلولهای ایمنی بیمار به کمک CRISPR ویرایش ژنتیکی شدند تا توانایی بهتری در شناسایی و حمله به سلولهای سرطانی داشته باشند. این رویکرد نشان داد که میتوان سلولهای T بیمار را طوری اصلاح کرد که سرطان را مؤثرتر تعقیب و نابود کنند. اگرچه نتایج اولیه امیدبخش است، دانشمندان با دقت و احتیاط در حال بررسی نقاط قوت و کاستیهای این تکنیک هستند تا ایمنی و کارایی آن را بهبود بخشند.
علاوه بر ویرایش ژن، روشهای دیگری نیز در ژندرمانی سرطان مطرح هستند. وکتورهای ویروسی (ویروسهای دستکاریشده ژنتیکی) میتوانند به عنوان حامل ژنهای درمانی به کار روند. نمونه بارز آن ویروسهای انکولیتیک هستند که به صورت ژنتیکی طوری تغییر یافتهاند که فقط در سلولهای سرطانی تکثیر شده و باعث مرگ آنها شوند.
یک ویروس انکولیتیک به نام T-VEC (تالیموژن اللاهرپارووِک) چند سال پیش به عنوان اولین ویروسدرمانی مورد تأیید FDA برای درمان ملانوم پیشرفته قرار گرفت. این ویروس مهندسیشده پس از تزریق به داخل تومور، سلولهای سرطانی را آلوده و منهدم میکند و همزمان سیستم ایمنی را نسبت به تومور هوشیارتر میسازد. هرچند T-VEC یکی از اولین موفقیتهای ژندرمانی در سرطان بود، امروزه پژوهشهای متعدد دیگری در جریان است که از ویروسها یا ژنهای مهندسیشده برای مبارزه با انواع مختلف سرطان بهره میگیرند.
از منظر تأییدیههای بالینی، همانطور که اشاره شد تاکنون ۱۱ محصول مبتنی بر ژندرمانی یا سلولدرمانی در آمریکا تأیید شدهاند. بسیاری از این موارد در واقع تلفیقی از ژندرمانی و ایمونوتراپی هستند؛ برای مثال، سلولهای CAR-T و سلولهای TCR مهندسیشده جزو درمانهاییاند که هم بعد ژنتیکی (دستورزی ژن گیرنده سلول T) و هم بعد ایمونولوژیک دارند.
به همین دلیل، مرز میان ژندرمانی و ایمونوتراپی در برخی موارد کمرنگ شده است و دانشمندان از هر دو دانش برای ایجاد درمان جدید سرطان در آمریکا بهره میبرند. به طور خلاصه، ژندرمانی نمایانگر رویکردی بنیادین و نوین در حمله به سرطان از درون سلولهاست که اگرچه هنوز در مراحل اولیه پیشرفت قرار دارد، اما نویدبخش درمانهای بسیار مؤثرتر در آینده نزدیک است.
درمانهای هدفمند: حمله هوشمند به سرطان
درمان هدفمند (Targeted Therapy) رویکردی است که طی دو دهه اخیر تحول زیادی در درمان سرطان ایجاد کرده و همچنان با شتاب در حال پیشرفت است. در درمانهای هدفمند، داروها طوری طراحی میشوند که مولکولها یا مسیرهای سیگنالی مشخص و منحصربهفرد در سلولهای سرطانی را هدف قرار دهند، بدون اینکه به سلولهای طبیعی آسیبی جدی برسانند.
این روش جزو ارکان اصلی درمان جدید سرطان در آمریکا محسوب میشود که به صورت روزافزون توسعه مییابد. برخلاف شیمیدرمانی سنتی که به همه سلولهای در حال تقسیم حمله میکرد، داروهای هدفمند با شناسایی ویژگیهای مولکولی خاصِ سلول سرطانی (مانند پروتئینهای جهشیافته یا غیرطبیعی) مستقیماً آنها را غیرفعال میکنند. به بیان ساده، درمان هدفمند مانند یک تکتیرانداز عمل میکند که نقاط ضعف کلیدی تومور را نشانه میگیرد.
یکی از نمونههای موفق درمان هدفمند، مهارکنندههای گیرندههای فاکتور رشد است. برای مثال، داروی ایماتینیب (Gleevec) که حدود ۲۰ سال پیش معرفی شد، با هدف قرار دادن پروتئین جهشیافته خاصی در سرطان خون CML توانست نرخ بقای بیماران را به شکل چشمگیری افزایش دهد. از آن زمان تاکنون، دهها داروی هدفمند برای انواع سرطانها توسعه یافتهاند.
این دسته شامل مهارکنندههای تیروزین کیناز (مانند داروهای ضد EGFR در سرطان ریه یا ضد BRAF در ملانوم)، مهارکنندههای PARP (برای تومورهای دارای جهش در ژنهای ترمیم مانند BRCA)، و بسیاری موارد دیگر است. هدف همه این داروها یک چیز است: مختل کردن یک مسیر زیستی حیاتی برای سلول سرطانی و در نتیجه، توقف رشد یا مرگ سلولهای بدخیم. به گفته کلینیک مایو، درمانهای هدفمند با مسدود کردن مولکولهای شیمیایی کلیدی در سلول سرطانی میتوانند موجب از بین رفتن آن شوند.
نکته هیجانانگیز این است که اکنون حتی اهدافی که در گذشته «مهارنشدنی» تصور میشدند، با پیشرفت علم قابل هدفگیری شدهاند. برای مثال، ژن KRAS که در بسیاری از سرطانها جهش مییابد، سالها دستنیافتنی قلمداد میشد. اما به تازگی داروهای مهارکننده KRAS با موفقیت توسعه یافتهاند. در سال ۲۰۲۱ اولین مهارکننده KRAS (سوتوراسیب) برای سرطان ریه تأیید شد و به دنبال آن داروی آداگراسیب (Krazati) نیز وارد کارآزماییها و سپس کاربرد بالینی گردید.
در ژوئن ۲۰۲۴، FDA تأییدیه شتابیافتهای به ترکیب آداگراسیب به همراه ستوکسیماب برای درمان بیمارانی با سرطان متاستاتیک روده بزرگ و جهش KRAS G12C اعطا کرد. این تأییدیه نشاندهنده آن است که حتی سرطانهای دارای جهش KRAS (که قبلاً گزینه درمانی مؤثری نداشتند) اکنون از مزایای درمان جدید سرطان در آمریکا بهرهمند میشوند.
دسته دیگری از درمانهای هدفمند که اخیراً بسیار مورد توجه قرار گرفتهاند، کنژوگههای آنتیبادی-دارو (ADC) هستند. این روش هوشمندانه، دقت هدفگیری آنتیبادیها را با قدرت تخریبی داروهای شیمیایی ترکیب میکند. در ADCها، یک مولکول پادتن طراحی شده است تا به پروتئین خاصی روی سطح سلول سرطانی بچسبد (مثل کلیدی که قفل مخصوصی را باز میکند). به این پادتن، یک داروی سیتوتوکسیک بسیار قوی متصل شده است. هنگامی که آنتیبادی به سلول سرطانی متصل میشود، داروی همراه آن مستقیماً وارد سلول سرطانی شده و آن را از بین میبرد
. به عبارت دیگر، ADC مانند یک اسب تروا داروی کشنده را به داخل سلول سرطانی قاچاق میکند. این فناوری در سالهای اخیر منجر به تولید داروهای موثری شده است؛ برای مثال، تراستوزومب-امتانزین (T-DM1) و تراستوزومب-درکستکان (Enhertu) که برای سرطانهای پستان و سایر تومورهای HER2-مثبت به کار میروند. پژوهشگران مایوکلینیک حتی راهکار جدیدی یافتهاند که چگونه با ترکیب ADCها با مولکولهای تجزیهکننده پروتئین (موسوم به پروتکها)، جذب این داروها توسط سلول سرطانی را افزایش دهند. این رویکرد در مدلهای پیشبالینی توانسته است میزان ورود دارو به داخل سلول تومور را تا ۱٫۹ برابر بهبود بخشد و میتواند گامی مهم در بهبود کارایی درمانهای هدفمند باشد.
در مجموع، درمانهای هدفمند یکی از ارکان اساسی درمان جدید سرطان در آمریکا محسوب میشوند که با دقت و هوشمندی، نقطهضعفهای سلول سرطانی را نشانه گرفته و حملات متمرکزی را انجام میدهند. نوآوریهایی مانند ADCها و داروهای مهارکننده مسیرهای سختهدفگیریشونده (مثل KRAS) نشان میدهد که این عرصه چقدر پویا است. انتظار میرود با شناسایی اهداف مولکولی جدید و توسعه داروهای هوشمندتر، طی سالهای آینده شاهد درمانهای هدفمند بیشتری باشیم که به طور اختصاصی سرطان را از پای در میآورند و عوارض جانبی درمان را برای بیماران کاهش میدهند.
درمان CAR-T: استفاده از توان سیستم ایمنی خود بیمار
درمان سلول تی کایمریک آنتیژن یا به اختصار CAR-T، یکی از پیشرفتهترین و خلاقانهترین روشها در مجموعه درمان جدید سرطان در آمریکا است. در این روش، سلولهای T (نوعی گلبول سفید مسئول ایمنی) از خون خود بیمار گرفته میشوند و به صورت ژنتیکی مهندسی میشوند تا روی سطحشان گیرندههای مصنوعی خاصی (به نام گیرنده کایمریک آنتیژن) قرار گیرد.
این گیرندهها به صورت سفارشی طراحی شدهاند تا پروتئینهای ویژهای را که بر روی سلولهای سرطانی وجود دارد شناسایی کنند. پس از مهندسی، این سلولهای T مجهز به سیستم هدایت جدید در آزمایشگاه تکثیر میشوند و سپس به بدن بیمار برگردانده میشوند. نتیجه آن است که ارتشی از سلولهای ایمنی «بازآموزششده» در بدن به گشتزنی میپردازند و هر سلول سرطانی که هدف مورد نظر را داشته باشد، پیدا کرده و نابود میکنند.
روش CAR-T ابتدا در درمان سرطانهای خون (مانند انواع لوکمیا و لنفوم) به کار گرفته شد و نتایج حیرتآوری داشت. برای نمونه، در برخی بیماران مبتلا به لوکمیا لنفوبلاستیک حاد (ALL) که به هیچ درمانی پاسخ نداده بودند، استفاده از CAR-T منجر به پاک شدن کامل مغز استخوان از سلولهای سرطانی شد. از سال ۲۰۱۷ به بعد چندین محصول CAR-T توسط FDA تأیید شد و به کار گرفته شده است. در حال حاضر در ایالات متحده چندین درمان جدید سرطان در آمریکا مبتنی بر CAR-T در دسترس است که برای لوکمیاهای حاد، لنفومهای پیشرفته و مولتیپل میلوما (سرطان مغز استخوان) استفاده میشوند.
به عنوان مثال، تاکسیکارتلوئوسل (Yescarta) و تیساژن لکلوئوسل (Kymriah) برای لنفوم و لوکمیا تأیید شدهاند و ایدکاپتاژن ویکلو (Abecma) برای مولتیپل میلوما. طبق گزارش «اتحاد برای ژندرمانی سرطان»، تاکنون ۴ نوع درمان سلولدرمانی/ژندرمانی برای برخی لوکمیها یا لنفومها توسط FDA تأیید شده و در دسترس بیماران قرار گرفته است که بارقه امیدی برای مبتلایان به این سرطانهای دشوار درمان محسوب میشود. بسیاری از بیمارانی که از این درمانها بهره بردهاند، کسانی بودهاند که سرطانشان به سایر درمانها مقاوم شده یا عود کرده بود؛ از این رو CAR-T به نوعی «پل نجات» برای آنها ایجاد کرده است.
اکنون پژوهشها در حال گسترش کاربرد CAR-T به سایر انواع سرطانها، به ویژه تومورهای جامد (مانند سرطانهای مغز، پستان، ریه و غیره) است. تومورهای جامد چالشهای بیشتری برای CAR-T دارند، از جمله پیدا کردن هدف مناسب که در بافتهای سالم نباشد و نیز نفوذ کردن سلولهای ایمنی به داخل توده جامد.
با این حال، نتایج امیدبخشی به دست آمده است. اخیراً در یک کارآزمایی اولیه، یک نوع CAR-T طراحیشده برای پروتئین GD2 (که در برخی تومورهای مغزی کودکان بیان میشود) به کودکان مبتلا به نوع نادری از سرطان مغز به نام گلیوم منتشر میانی تزریق شد. چندین کودک در این مطالعه پاسخهای چشمگیری نشان دادند؛ تومور آنها کوچک شد یا از رشد بازماند و این اثر بیش از دو سال پایدار ماند. چنین نتیجهای پیشتر در این نوع سرطان دیده نشده بود و در حقیقت اولین بار بود که با درمان جدید سرطان در آمریکا از نوع CAR-T توانستند این میزان کنترل طولانیمدت بر تومور ایجاد کنند.
به دنبال این موفقیت اولیه، محققان NCI کارآزماییهای بیشتری را آغاز کردهاند تا همین روش CAR-T را در کودکان مبتلا به نوروبلاستوما و استئوسارکوم – دو سرطان تهاجمی دیگر دوران کودکی – نیز بیازمایند. اگر این رویکرد در تومورهای جامد موفق شود، دریچه جدیدی در درمان انواع سرطان گشوده خواهد شد.
از سوی دیگر، دانشمندان مشغول بهبود نسلهای جدید CAR-T هستند تا آن را ایمنتر و مؤثرتر کنند. یکی از چالشهای CAR-T بروز عارضهای به نام «طوفان سیتوکینی» و نیز سمیتهای عصبی در برخی بیماران بود که اکنون با مدیریتهای بالینی بهتر شده است. همچنین تحقیقات روی تنظیمشوندههای خودکار CAR-T جریان دارد؛ به این معنا که سلولهای CAR-T طوری طراحی شوند که پس از نابودی سرطان خودبهخود خاموش یا محدود شوند تا آسیب کمتری به بیمار برسانند.
به طور کلی، درمان CAR-T به عنوان یکی از جذابترین حوزههای درمان جدید سرطان در آمریکا، چشماندازی روشن در درمان سرطانهایی که پیشتر لاعلاج بودند ارائه میدهد. با هر پیشرفت در این حوزه، گامی به سوی تبدیل سرطانهای مهلک به بیماریهای قابلکنترل برداشته میشود.
درمانهای ترکیبی؛ همافزایی روشها برای درمان جدید سرطان در آمریکا
یکی از درسهایی که پزشکان در سالهای اخیر گرفتهاند این است که ترکیب هوشمندانه روشهای درمانی میتواند نتایج بهتری در مبارزه با سرطان به همراه داشته باشد. درمان ترکیبی به معنای استفاده همزمان یا پیاپی از چند رویکرد درمانی مختلف (مانند شیمیدرمانی به همراه ایمونوتراپی، یا ترکیب دو داروی هدفمند، و یا پرتودرمانی همراه با دارودرمانی) است.
هدف از این کار، حمله به سرطان از جبهههای مختلف و غلبه بر مکانیسمهای مقاومت تومور است. بسیاری از درمان جدید سرطان در آمریکا در قالب رژیمهای ترکیبی مورد مطالعه قرار گرفته یا به کار گرفته میشوند و نتایج نشان میدهد که در برخی موارد، دو یا چند درمان در کنار هم بسیار مؤثرتر از هر کدام به تنهایی هستند.
یکی از نمونههای موفقیتآمیز درمان ترکیبی را میتوان در ترکیب ایمونوتراپی با داروهای ضدالتهاب هدفمند مشاهده کرد. مهارکنندههای ایستهای بازرسی ایمنی (مثل پمبرولیزوماب/Keytruda یا نیوولوماب/Opdivo) به تنهایی تنها در ۱۵ تا ۶۰ درصد بیماران مؤثر واقع میشوند، به این معنا که بخش قابل توجهی از بیماران از این درمانها بهره کافی نمیبرند.
پژوهشگران به دنبال راههایی هستند که درصد پاسخدهی به ایمونوتراپی را افزایش دهند. در سال ۲۰۲۴ دو کارآزمایی بالینی مجزا گزارش شدند که در آنها افزودن یک مهارکننده آنزیم JAK (دارویی که التهاب مزمن را سرکوب میکند) به ایمونوتراپی، میزان پاسخ به درمان را به شکل چشمگیری بالا برد. در یکی از این مطالعات که روی بیماران مبتلا به سرطان ریه پیشرفته انجام شد، ترکیب مهارکننده JAK با پمبرولیزوماب (یک داروی ایمونوتراپی) منجر به کوچک شدن تومورها در حدود ۶۷٪ بیماران گردید، در حالی که historically انتظار میرفت کمتر از نیمی از بیماران به تنهایی با ایمونوتراپی پاسخ دهند.
جالبتر آنکه طول مدت کنترل بیماری نیز افزایش یافت و میانه زمان توقف رشد تومور بیش از ۲ سال گزارش شد که بسیار فراتر از نتایج معمول ایمونوتراپی منفرد بود. در مطالعه دیگر روی لنفوم هوچکین مقاوم به درمان، اضافه کردن مهارکننده JAK به نیوولوماب باعث شد در بیش از نیمی از بیماران تومورها کوچک شوند و در تعدادی از بیماران حتی به طور کامل ناپدید گردند.
این دستاوردها نشان میدهد که ترکیب درمانها میتواند بر مشکل مقاومت به درمان غلبه کند و اثرات همافزایی ایجاد نماید. اکنون ترکیبهای متعددی در درمان جدید سرطان در آمریکا به کار گرفته میشوند یا تحت آزمایش هستند. برای مثال، ترکیب دو ایمونوتراپی مختلف (مانند نیوولوماب همراه با ایپیلیموماب) در برخی سرطانها مانند ملانوم و سرطان کلیه تبدیل به استاندارد درمان شده و بقای بیماران را نسبت به مونوتراپی افزایش داده است. همچنین ترکیب شیمیدرمانی با ایمونوتراپی در سرطان ریه و برخی سرطانهای دیگر توانسته به نتایج بهتری منجر شود و اولین خط درمان در آمریکا برای برخی بیماران باشد.
حتی در عرصه درمانهای هدفمند، گاهی دو داروی هدفمند را با هم میدهند تا مسیرهای جایگزین رشد تومور را همزمان مسدود کنند. به طور کلی، فلسفه درمان ترکیبی این است که سرطان موجودی پیچیده و چندوجهی است و مبارزه مؤثر با آن نیز نیازمند حمله چندجانبه است. به پشتوانه نتایج پژوهشی قوی، امروزه بسیاری از کارآزماییهای بالینی در آمریکا طراحی میشوند تا بهترین درمان جدید سرطان در آمریکا را به صورت ترکیبی پیدا کنند و درصد بهبود و بقای بیماران را به حداکثر برسانند.
هوش مصنوعی؛ آینده درمان جدید سرطان در آمریکا
در عصر جدید پزشکی، هوش مصنوعی (Artificial Intelligence) به یک ابزار قدرتمند در تشخیص و درمان بیماریها تبدیل شده است. حوزه سرطان نیز از این قاعده مستثنی نیست و هوش مصنوعی به شکلهای گوناگون در حال متحول کردن شیوههای درمانی است. در واقع، ورود AI به حوزه سرطان را میتوان یک درمان جدید سرطان در آمریکا از جنس فناوری دانست که به کمک پزشکان آمده است. هوش مصنوعی قادر است حجم عظیمی از دادههای پزشکی – از اطلاعات ژنتیکی گرفته تا نتایج تصویربرداری و پروندههای بالینی – را پردازش و الگوهای پنهان در آنها را کشف کند؛ کاری که از توان ذهن انسان خارج است. این قابلیت، زمینهساز توسعه روشهای درمانی شخصیسازیشده و تصمیمگیریهای دقیقتر در درمان سرطان شده است.
یکی از کاربردهای مهم هوش مصنوعی، پزشکی دقیق (Precision Medicine) در سرطان است. به کمک الگوریتمهای یادگیری ماشین، میتوان مشخصات مولکولی تومور هر بیمار را با بانکهای اطلاعاتی بزرگ مقایسه کرد و بهترین گزینه درمانی را متناسب با آن فرد پیشنهاد داد. برای مثال، AI قادر است جهشهای ژنتیکی یا نشانگرهای زیستی موجود در تومور بیمار را شناسایی کرده و پیشبینی کند که کدام داروی هدفمند یا ایمونوتراپی احتمالاً بیشترین تأثیر را خواهد داشت.
در یک مطالعه برجسته، یک سیستم مبتنی بر AI توانست با تحلیل دادههای بیماران مبتلا به سرطان پستان، رژیمهای درمانی پیشنهادی را ارائه کند که در بیش از ۹۰٪ موارد با تصمیم تیم متخصصان خبره همخوانی داشت. این نشان میدهد که هوش مصنوعی میتواند به عنوان دستیار پزشکان، حجم عظیم اطلاعات را به دانش عملی تبدیل کرده و به انتخاب درمان بهینه کمک کند. در آینده، چنین رویکردهای مبتنی بر هوش مصنوعی میتواند درمان جدید سرطان در آمریکا را برای هر بیمار منحصربهفرد و اثربخشتر سازد.
هوش مصنوعی همچنین در بهینهسازی اجرای درمان نقش دارد. برای مثال، در رادیوتراپی (پرتودرمانی) از AI جهت تنظیم دقیق دوز تابشی و هدفگیری بهینه تومور استفاده میشود تا بیشترین تخریب تومور و کمترین آسیب به بافت سالم حاصل شود. الگوریتمهای پیشرفته میتوانند در چند ثانیه صدها تصویر اسکن (مانند MRI یا سیتی) را تحلیل کرده و نواحی مشکوک به تومور را که ممکن است از چشم انسان پنهان بمانند، مشخص کنند و بدین ترتیب به رادیولوژیستها و انکولوژیستها در برنامهریزی بهتر درمان کمک کنند.
در جراحیهای مربوط به سرطان، هوش مصنوعی میتواند به شکل سامانههای راهبری تصویری، جراح را در تشخیص حاشیههای تومور طی عمل کمک کند یا به صورت رباتهای جراحی هوشمند برخی قسمتهای عمل را با دقت بالاتر انجام دهد. این کاربردها در مجموع باعث میشوند درمانهای موجود مؤثرتر و ایمنتر اجرا شوند؛ یعنی گامی دیگر در جهت ارتقای درمان جدید سرطان در آمریکا از منظر کیفیت انجام درمان.
از جنبه توسعه دارو و تحقیقات نیز هوش مصنوعی انقلابی ایجاد کرده است. طراحی و آزمایش یک داروی ضدسرطان جدید به طور سنتی فرآیندی بسیار پرهزینه و زمانبر است. AI میتواند این روند را سرعت ببخشد. به عنوان نمونه، الگوریتم معروف AlphaFold2 با توانایی پیشبینی ساختار سهبعدی پروتئینها، به دانشمندان در شناسایی اهداف دارویی جدید با سرعت و دقت بیسابقه کمک کرده است. اکنون پژوهشگران با استفاده از مدلهای یادگیری ماشین میتوانند میلیونها ترکیب شیمیایی را به سرعت غربال کنند تا مولکولهایی را بیابند که به بهترین وجه به یک هدف پروتئینی در سرطان متصل میشوند.
همچنین هوش مصنوعی در طراحی کارآزماییهای بالینی نقش ایفا میکند؛ به این صورت که با تحلیل دادههای بیماران، میتواند آنهایی را که برای یک درمان آزمایشی خاص مناسبترند شناسایی کرده و به مراکز تحقیقاتی معرفی کند. این کار هم به نفع بیماران است که شانس دسترسی به درمانهای جدید را پیدا میکنند و هم به نفع پژوهشگران که با انتخاب بهتر بیماران، نتایج دقیقتری به دست میآورند.
در مجموع، هوش مصنوعی به عنوان یک بازوی توانمند علم پزشکی، دارد چهره درمان سرطان را دگرگون میکند. از تشخیص زودهنگام گرفته تا انتخاب درمان بهینه و حتی پیشبینی پیشآگهی بیمار، همه جا ردپای AI به چشم میخورد. هرچند هنوز در ابتدای راه استفاده گسترده از هوش مصنوعی در بالین هستیم و مسائلی مانند حفظ حریم خصوصی دادهها و اطمینان از دقت الگوریتمها باید مد نظر قرار گیرد، اما روند کلی نشان میدهد که AI بخش جداییناپذیری از درمان جدید سرطان در آمریکا در سالهای آینده خواهد بود. این فناوری با ترکیب قدرت پردازش ماشینی و دانش پزشکی، نویدبخش آیندهای است که در آن درمان سرطان مؤثرتر، سریعتر و متناسب با شرایط هر بیمار انجام خواهد شد.
درمانهای ویروسی و واکسنهای سرطانی؛ افق تازهای در درمان جدید سرطان
در این بخش به «درمانهای ویروسی و واکسنهای سرطانی» میپردازیم؛ حوزهای که در خط مقدم درمان جدید سرطان در آمریکا قرار دارد. ایدهی ویروسدرمانی (Oncolytic Virotherapy) این است که از ویروسهای مهندسیشدهای استفاده شود که ترجیحاً سلولهای سرطانی را آلوده و نابود میکنند و همزمان پاسخ ایمنی ضدتومور را تقویت میکنند.
نقطهٔ عطف این مسیر در آمریکا با تأیید تالیموژن لاهراپارووِک (T-VEC/Imlygic) برای برخی ضایعات ملانوم بود؛ فرآوردهای بر پایهٔ هرپسسیمپلکسِ مهندسیشده که داخل تومور تزریق میشود و میتواند در بخشی از بیماران پاسخ پایدار ایجاد کند. این محصول از سوی FDA برای درمان موضعی ضایعات پوستی/زیرپوستی/غددیِ ملانومِ عودکرده پس از جراحی تأیید شده و پروندهٔ محصولش بر وبسایت FDA در دسترس است.
از منظر بالینی، درمان جدید سرطان در آمریکا با ویروسدرمانی هنوز در حال گسترش شواهد است. اگرچه T-VEC برای همهٔ شواهدِ بالینیِ مورد انتظار (مانند افزایش بقای کلی) در همهٔ تنظیمات درمانی پاسخ قطعی ارائه نکرده، اما در کارآزمایی محوری، کاهشِ طولانیمدتِ اندازهٔ ضایعات را نسبت به درمان مقایسهای بهطور معناداری بالا برد و راه را برای نسلهای بعدی ویروسهای انکولیتیک باز کرد. (گزارشهای عمومیِ محصول نیز بر همین نکته تأکید دارند.)
شاخهٔ دوم این افق نو، واکسنهای درمانی سرطان است؛ واکسنهایی که نه برای پیشگیری، بلکه برای تحریک سیستم ایمنی علیه تومور موجود طراحی میشوند. نمونهٔ تثبیتشدهٔ این رویکرد، سیپولوسل-تی (Sipuleucel-T/Provenge) برای سرطان پروستات متاستاتیکِ مقاوم به اختهسازی است که سالهاست در آمریکا مجوز دارد و بهصورت فرایند شخصیسازیشدهٔ برونتنی (آفرزیس سلولهای ایمنی، فعالسازی علیه آنتیژن تومور و تزریق مجدد) انجام میشود. این درمان، یکی از بسترهای قدیمیترِ درمان جدید سرطان در آمریکا در حوزهٔ واکسنهای درمانی بهحساب میآید.
در کنار واکسنهای درمانی، واکسیناسیون پیشگیرانهٔ HPV نقش کلیدی در پیشگیری از چندین سرطان دارد و یک ستون سلامت عمومی در ایالات متحده است. CDC تأکید میکند که واکسن HPV حفاظت مؤثر و پایدار در برابر گونههایی از ویروس ایجاد میکند که شایعاً موجب سرطان دهانهٔ رحم، مقعد و برخی سرطانهای سر و گردن میشوند؛ بنابراین، پیشگیری از بروز سرطان بخشی جداییناپذیر از نقشهٔ راه درمان جدید سرطان در آمریکا است. شواهد تازه نیز نشان دادهاند که پوشش واکسیناسیون HPV نهتنها در افراد واکسینهشده، بلکه با ایجاد «مصونیت جمعی» در جمعیتهای واکسینهنشده هم به کاهش عفونتهای پرخطر منجر میشود.
از چشمانداز نوآوری، واکسنهای شخصیسازیشدهٔ mRNA در صدر خبرها قرار گرفتهاند و بهویژه در ملانومِ پرخطر نتایج امیدوارکنندهای در کنار مهارکنندهٔ PD-1 (پمبرولیزوماب/Keytruda) نشان دادهاند. برنامهٔ مشترک مرگ/مدرنا برای محصول V940/mRNA-4157 اکنون وارد کارآزمایی فاز ۳ شده و دادههای فاز ۲b حاکی از بهبود معنادار در بقای بدون عود و کاهش خطر متاستازِ دوردست در مقایسه با درمان استاندارد است؛ گامی که اگر با موفقیت تکمیل شود، میتواند جایگاه واکسنهای شخصیسازیشده را در درمان جدید سرطان در آمریکا تثبیت کند.
بهصورت عملی، هم ویروسدرمانی و هم واکسنهای درمانی غالباً با سایر اجزای ایمونوتراپی ترکیب میشوند تا همافزایی ایجاد شود: ویروسِ انکولیتیک میتواند «گرمکردن» ریزمحیط تومور و افزایش نفوذ لنفوسیتهای T را تسهیل کند و واکسنِ درمانی میتواند هدفگیری آنتیژنیِ دقیقتری به سیستم ایمنی بدهد؛ سپس مهارکنندهٔ نقطهٔ وارسی (مثل PD-1) ترمز ایمنی را برمیدارد تا پاسخ قویتری شکل گیرد. چنین استراتژیهایی هستهٔ بسیاری از کارآزماییهای جاری بوده و جهتگیری غالب تحقیقات امروزِ درمان جدید سرطان در آمریکا را شکل میدهند. (مرورهای NCI و اسناد FDA مسیر و منطق این ترکیبها را منعکس میکنند.)
در نهایت، مسیر پیشِرو روشن اما نیازمند واقعبینی است: درمان جدید سرطان در آمریکا با ویروسها و واکسنها، از یکسو مزایای امیدوارکنندهای نشان داده و پایههای مقرراتی/علمیاش (مانند T-VEC و Sipuleucel-T) تثبیت شدهاند، و از سوی دیگر، اثربخشی در تمام انواع تومور و تمام سناریوهای بیماری هنوز یکسان نیست و به شواهد فاز ۳ و نشانگرهای زیستیِ بهتر نیاز دارد. با تداوم سرمایهگذاری پژوهشی و ادغام رویکردهای شخصیسازیشده (مثلاً mRNAهای نئوآنتیژنی) انتظار میرود جایگاه این روشها در الگوریتمهای بالینی محکمتر شود و دسترسی بیماران آمریکایی—و بعدها بیماران سراسر جهان—به این طیف از نوآوریها افزایش یابد.
کلام آخر
در این مقاله به طور جامع به مهمترین رویکردهای نوین در حوزه درمان جدید سرطان در آمریکا پرداختیم. همانطور که دیدیم، پیشرفتهای علمی و فناوری باعث شدهاند که گزینههای درمانی جدیدی برای مقابله با سرطان ظهور کنند؛ گزینههایی که هر کدام از زاویهای متفاوت به جنگ با این بیماری پیچیده میروند. ایمونوتراپی با بسیج سیستم ایمنی بدن، چشمانداز تازهای برای درمان بسیاری از سرطانهای مقاوم ارائه کرده و مواردی از بهبودی کامل را رقم زده است که تا یک دهه پیش غیرممکن مینمود.
با تمرکز بر نوآوریهایی که در آمریکا در حال استفاده یا آزمایش بالینی هستند، میتوان نتیجه گرفت که چشمانداز مبارزه با سرطان روشنتر از هر زمان دیگری است. هر یک از این درمان جدید سرطان در آمریکا که امروز مطرح شد، حاصل سالها تحقیق دانشمندان، مشارکت بیماران در کارآزماییها و حمایت نهادهای علمی و درمانی است.
البته مسیر پیش رو همچنان چالشهای خود را دارد؛ از جمله باید این روشها را در دسترستر و مقرونبهصرفهتر کرد تا همه بیماران بهرهمند شوند، و نیز بر مشکلاتی نظیر مقاومت تومورها یا عوارض ناخواسته غلبه نمود. اما روند کلی بسیار امیدوارکننده است. اکنون بیمارانی که تا همین چند سال قبل شاید گزینههای محدودی برای درمان داشتند، میتوانند از درمانهایی بهره ببرند که دقیقاً متناسب با ویژگیهای تومورشان طراحی شده یا بدنشان را برای مبارزه تجهیز میکند. به بیان دیگر، در نبرد علیه سرطان، ورق در حال برگشتن است و درمان جدید سرطان در آمریکا نقش مهمی در این پیروزی تدریجی ایفا میکند.
تمامی موارد یادشده بیانگر آناند که مبارزه با سرطان وارد عصر تازهای شده است؛ عصری که در آن امید و نوآوری دوشادوش هم پیش میروند و هر روز دریچهای تازه به روی درمان جدید سرطان در آمریکا و جهان گشوده میشود.